موضوعات
آرشيو وبلاگ
![]()
بزرگترین وبلاگ علمی تفریحی یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
![]() به گزارش مینو نیوز به نقل از مشرق، «نرگس» کامران نجف زاده که در خبر 20:30 پخش شد، اشک خیلی ها را در آورد. موضوع این مستند، عدم پرداخت دیه بچه های سوخته در آتش یک بخاری نفتی در کلاس درس بود، که متأسفانه مثل خیلی چیزهای دیگر به فراموشی سپرده شد و... و شرم بر ما به عنوان رسانه اگر بخواهد یادمان برود درد این ریحانه های بهشتی را. یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
![]() به گزارش مینو نیوز به نقل از مشرق، «نرگس» کامران نجف زاده که در خبر 20:30 پخش شد، اشک خیلی ها را در آورد. موضوع این مستند، عدم پرداخت دیه بچه های سوخته در آتش یک بخاری نفتی در کلاس درس بود، که متأسفانه مثل خیلی چیزهای دیگر به فراموشی سپرده شد و... و شرم بر ما به عنوان رسانه اگر بخواهد یادمان برود درد این ریحانه های بهشتی را. یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
او مادر است ؛ مادری از تبار سرود آتش ؛ او خواند آخرین ترانه عشق را و دید آخرین تکاپوی ماهی ها را بر خاک. مادر دیدمت امروز وقتی دست هایت را و دهانت را کنار یادهای نافراموش، آویختی. در چشم هایت درد بود؛ درد آویختن از گریبان خشکیده ؛نه هنوز مادر؛ باور نداری نمی گذاریم نامت مچاله شود . مادر محمد؛ امروز در خونین شهر نیستی تو تنهاییت را به نوای باقیمانده ات را بر شاخه های کهنه، آتش زده ایی. مادر باور می کنی آنجا دیگر خرمشهر تو نیست ؛ آنجا را بعثی ها؛ خانه ات را در مشت ها فشرده اند و خیابان هایت را. مادر لهجه بندری ات، در باد دیگر نمی رقصد. مادر اینجا تهران است میدان گرگان؛ تو با عکس فرزندانت نفس می کشی. تو ایستاده ای همچون آفتاب. هر چند گلویت و حافظه ات را در زیر باران موشک ها و خمپاره ها جای گذاشتی اما مشامت را نه. یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
![]() ارتشهای آلمان، بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم میجنگیدند. شب کریسمس جنگ را تعطیل میکنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند. در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه ی خواندن در اپرا را نیز دارد شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک میکند. صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر میشنوند و با پرچمهای سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان میروند. آن شب سربازان ۳ ارتش در کنار هم شام میخورند و کریسمس را جشن میگیرند ولی هر ۳ فرمانده توافق میکنند که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند! یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
![]() نام: چارلز رابرت ردفورد جونیور تاریخ و محل تولد: 18 اگوست 1936، سانتا مونیكا، كالیفرنیا، ایالات متحده قد: 175 سانتیمتر بیوگرافی مختصر رابرت ردفورد در 18 آگوست 1936 در سانتا مونیكا ایلت كالیفرنیا متولد شد. او فرزند چارلز رابرت ردفورد حسابدار شركت Standard Oil و مارتا هارت است. یك سال بعد از اینكه از دبیرستان فارغ التحصیل شد، سال 1955، مادرش از دنیا رفت. بعد از ادامه تحصیل در رشته نقاشی در انستیتو هنرهای پرات و زندگی با یك نقاش در اروپا ، او تحصیل در زمینه بازیگری را در نیویورك و اكادمی هنرهای دراماتیك آمریكا آغاز كرد. یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
![]() جان تاد، در خانوادهای پر اولاد به دنیا آمد. خانواده او بعدها به دهكده دیگری رفت. در آنجا هنوز جان بچه بود كه پدر و مادرش مردند. قرار شد كه یك عمه عزیز و دوست داشتنی سرپرستی جان را به عهده بگیرد. عمه یك اسب ویك خدمتكار به اسم سزار فرستاد تاجان را كه آن موقع شش سال بیشتر نداشت به خانه او ببرد. موقعی كه داشتند به خانه عمه میرفتند، این گفتگو بین جان و سزار صورت گرفت: یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : مهران
![]() جان تاد، در خانوادهای پر اولاد به دنیا آمد. خانواده او بعدها به دهكده دیگری رفت. در آنجا هنوز جان بچه بود كه پدر و مادرش مردند. قرار شد كه یك عمه عزیز و دوست داشتنی سرپرستی جان را به عهده بگیرد. عمه یك اسب ویك خدمتكار به اسم سزار فرستاد تاجان را كه آن موقع شش سال بیشتر نداشت به خانه او ببرد. موقعی كه داشتند به خانه عمه میرفتند، این گفتگو بین جان و سزار صورت گرفت: |
|||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
|||||||||||||||||||||||
![]() |